شد آسمانم بی‌ستاره سوغاتی زینب شده این مشک پاره؛ عزیزم بعد از تو ای ماه مدینه، وامصیبت من ماندم و شرم از سکینه؛ وامصیبت آمد شب دلگیری من؛ وامصیبت رفته عصای پیری من؛ وامصیبت مادر شنیدم تشنه بودی لب‌تشنه ای ساقی به زیر دشنه بودی؛ عزیزم در خواب دیدم در منایی، یا اباالفضل دیدم به روی نیزه‌هایی، یا اباالفضل آیینه‌ی حیدر کجایی، اباالفضل کشتی مرا مادر کجایی، اباالفضل